كوير ودوري از آل عبا خدا نكند
لبي به خنده در اين دشت ،لاله وانكند/ به غير مرثيه ،مرغ چمن نوا نكند
مرا دليست زعشقت عطش عطش ،آتش/ دلم خوش است كه درد توام رها نكند
خداگزيد ترا ،ساخت پس حقيقت ِ عشق/ خطاست غير تو دلبر، دلم خطا نكند
دواي ِ درد من است اين خجسته دردِغريب/ دريغ ودرد گر اين غم مرا دوا نكند
چه درد هاي حقيري كه در زمين جاريست/ خدا اسير چنان دردها مرا نكند
حسين ،اي غم عشقت بزرگ چون عشقت/ بگو به عشق، بسوزد مرا ،جفا نكند
دلي كه نشكند اينجا چه بي نوا سنگي است/ دلي كه نشكند اينجا دگر وفا نكند
به گردشمع توپروانه ساخت هرچه دل است/دراين معامله دل نيست،پر چووانكند
دو ديده دارد و از ديدگان چه دارد چشم/ كسي كه گريه بر احوال ِكربلا نكند
حسين ِ عشق ،چه كردي كه عقده هاي نهان/ به گريه وا نشود تا ترا بهانه كند
چه رفته است ميان تو و خدا، كه ترا/ به غير خويش ،به خون تو خونبها نكند
دعاي روز وشبم از خداي عشق اين است/ كه از ولايت خوبان مرا جدا نكند
"كوير" ويك نفس از نينوا جدا هرگز/ "كوير" ودوري از آل عبا خدا نكند
غلامرضا محمدی(کویر)
منبع: mkavir.blogfa.com