حمایت از کالای ایرانی یعنی ...! 6 – حمایت گر چه باشیم؟

حمایت از کالای ایرانی یعنی ...! 6 – حمایت گر چه باشیم؟

اگر بخواهیم به صورت خلاصه شعار امسال را توضیح دهیم شامل دو بند می شود که باید به آن توجه داشت:

بند اول: حمایت گری یعنی چه؟

همانطور که والدین برای راه رفتن کودک خود تلاش می کنند و در بعضی از جاها می گذارند کودکشان به زمین بخورد در صنعت، اقتصاد و غیره نیز همین گونه است.

حمایت کردن تنها به معنی کمک مالی نیست و یا کمک فکری کردن بلکه تشویق و تبلیغ و صبر را نیز می طلبد و لازم است ما نیز اگر در یک زمینه کاستی داریم صبر کنیم و با توکل به خدا آن مشکل را حل کنیم هر چند کشور ایران در غالب موارد خودکفا است و تنها نیاز به حمایت دارد.

تا آنجا که می توانیم گوش به یاوه گویی های رسانه های غربی ندهیم و خدای نکرده بلندگوی دشمن نشویم چرا که دشمن می خواهد ما را در تمام زمینه ها وابسته به خود کند و نگذارد ما روی پای خود بایستیم؛ البته این حرف ها با انتقاد کردن تنافی ندارد.

بند دوم: گستره ی این حمایت گری تا به کجاست؟

به صورت خلاصه باید بگوییم گستره ی این حمایت در تمام زمینه ها است و اگر ما می بینیم در هر قسمت کالای ایرانی وجود دارد باید از آن کالا استفاده کنیم تا تولید کننده ی آن دلگرم شود، مثلا در سینما از فیلم های فاخر داخلی استفاده کنیم و یا در فضای مجازی از شبکه های داخلی استفاده کنیم که قابلیت پی گیری دارند و حتی در برخی از موارد خیلی بهتر از شبکه های خارجی است و یا در بازی های کامپیوتری و اندرویدی نیز همین گونه است.

ادامه نوشته

حمایت از کالای ایرانی یعنی ...! 5 – چه بخرم؟ و چگونه بخرم؟

حمایت از کالای ایرانی یعنی ...! 5 – چه بخرم؟ و چگونه بخرم؟

بعد از بیان و تصحیح برداشت های غلطی که در رابطه با شعار امسال ممکن است به ذهن افراد برسد که شامل:

1. خرید کالای ایرانی ضرر به خود و خانواده است!

2. خرید کالای ایرانی کمک کردن به اختلاس گران است!

3. خرید کالای ایرانی یعنی مصرف گرایی!

به این نتیجه رسیدیم که همگی در حد توان خود باید به این وظیفه ی شرعی و ملی خود که همه ی عقلای کشور بر آن اتفاق نظر دارند؛ جامع عمل بپوشانیم، حال این سوال پیش می آید که چه بخریم و چگونه چیزی بخریم؟

ما به عنوان مصرف کننده حق داریم که مرغوب ترین کالا را خریداری کنیم، کالایی بخریم که دوام بیشتری داشته باشد، خدمات پس از فروش آن تنوع بیشتری داشته باشد، طرح زیبا داشته باشد و در مقایسه با نمونه ی خارجی خود قابل رقابت باشد و قیمت مناسبی داشته باشد.

پس باید بدانیم که چه چیزی می خواهیم بخریم و چه ویژگی ای دارد؛ برای رسیدن به این مطلوب به نکات زیر باید دقت شود:

1. با نیت خالص این کار را انجام دهیم: تمام کارها اگر نیتی پاک پشتش باشد بهتر به نتیجه می رسد و اگر ما بفهمیم با این خرید خود هرچند کم ارزش چه خدمتی به جامعه ی خود و حکومت شیعی می کنیم بیشتر دقت می کنیم.(کارمان را بزرگ ببینیم)

2. تحقیق در مورد کالا: هر کالایی ویژگی های خاصی دارد که نشان می دهد مرغوبیت دارد یا نه و این به این معنا نیست که ما کل زندگی خود را رها کنیم و تنها به تحقیق در مورد کالاهای ایرانی بپردازیم و تحقیق از کالا امروزه بسیار ساده است مخصوصا اگر کالایش ایرانی باشد چرا که هر کالا مرکز فروشی دارد برای پیگیری کردن و تحقیق کردن کار را آسان می کند و از این هم بگذریم از طریق اینترنت می توانیم کد کالا را وارد کنیم و  توضیحات کامل کالا در اختیار ما قرار گیرد و همچنین صدا و سیمای نیز 

ادامه نوشته

حمایت از کالای ایرانی یعنی ... ! 4 – مصرف گرایی!

حمایت از کالای ایرانی یعنی ...! 4 – مصرف گرایی!

وقتی نام سال 1397 را از صدا و سیما شنیدم که به نام «حمایت از کالای ایرانی» نام گذاری شده در ابتدا بسیار خوشحال شدم، که ما هم به این بلوغ رسیده ایم که می توانیم مانند کشور های دیگر از تولیدات خود استفاده کنیم و از دست رنج برادران خود استفاده کنیم و همه ی خرید های ما ثمره اش در رشد اقتصاد خودمان نمود پیدا می کند و اینگونه نیست که مانند برخی از کشور های خلیج فارس تنها با تکیه بر نفت به زندگی خود بپردازیم و اینکه می توانیم تمام سرمایه ی خود که ارزش بسیار دارد را پالایش و فراوری کنیم و محصول خام دیگر نفروشیم.

ولی بعد از چند روز فکر کردن در رابطه با این موضوع به این نتیجه رسیدم که نکند مسئولین می خواهند مردم ایران نیز مانند سایر کشور ها مصرف گرا شوند. چرا که این شعار مصرف گرایی را به ذهن متبادر می کند و با اصل نظام ما تنافی دارد که همان مقابله با سبک زندگی غربی است، می بینیم در رسانه ها چقدر تبلیغات کالاها زیاد شده و با چه ترفند هایی افراد را تشویق به خرید می کنند که این عمل با اصول اسلام تنافی دارد که باید صرفه جویی کنیم و اسراف نکنیم.

برای پاسخ دادن به این ذهنیت از دو طریق می توانیم پاسخ دهیم:

1. اگر بر فرض که این تصور درست باشد و مسئولین با این هدف نام امسال را گذاشته باشند، باز مشکلی پیش نمی آید چرا که هرچقدر هم ما خرید کنیم پول آن به جیب یک ایرانی می رود و کشور از وابستگی خارج می شود و ارز از کشور خارج نمی شود و مسئولین مجبور نیستند بودجه ی خود را صرف اقلام جزئی کنند و تلاش می کنند بودجه را در زمینه های مهمتر خرج کنند و به دنبال رقابت با ابر قدرت ها می روند.

از طرفی مشخص و واضح است که مسئولین چنین هدفی را ندارند و مردم هم اینگونه نیستند که اگر کالایی داشته باشند باز به بازار بروند و از آن کالا خریداری کنند.

2. مصرف گرایی به معنی این است که ما سرمایه های خود را به صورت خام بفروشیم و به تولیدات داخلی اهمیت ندهیم یا تلاش برای ساخت کالای داخلی نکنیم و به سبک برخی از کشور های عربی زندگی کنیم، به عبارت واضح تر که مقام معظم رهبری فرمودند: «مانند بچه پولدارها زندگی کنیم».

البته مصرف گرایی شامل زندگی غربی هم می شود که فرد مانند برده ها صبح از خواب بیدار می شود طبق یک قانون خاص وارد محل کار می شود و بعد ساعتی خاص از اداره خارج می شود و بعد از آن زمانش متعلق به خودش است و بدون هیچ مسئولیتی درآمد حاصله از کارش را در هر زمینه ای که می خواهد خرج می کند، که معمولا در زمینه های حیوانی است.

ادامه نوشته

حمایت از کالای ایرانی یعنی ...! 3 - کمک به اختلاس ها!

حمایت از کالای ایرانی یعنی ...! 3 - کمک به اختلاس ها!

در قسمت قبل بیان کردیم که حمایت از کالای ایرانی یعنی چه و چرا باید از آن حمایت کنیم و خرید کالای ایرانی شامل تعداد محدودی از کالاها نمی شود و در این زمانه که هر کشور به دنبال دیوار کشی دور کشور خود است، چرا ما دروازه های کشور خود را باز کنیم تا هر کالایی هرچند بی کیفیت وارد کشور شود؟ آیا وقت آن نشده خودمان به فکر خودمان باشیم? نگذاریم دولت مردانمان انقدر راحت اجناس بی کیفیت کشور های دیگر را وارد کشورمان کنند؟

در این قسمت به تفسیر اشتباه دیگری که شاید برخی ها از این شعار زیبا داشته باشند می پردازیم و آن اینکه شاید گفته شود با خرید ما از کالای ایرانی باعث می شود کمک به ذخیره ی ملی شود و اختلاس گرها راحت تر اخلاس خود را انجام دهند[1].

برای این مشکل نیز دو پاسخ وجود دارد:

پاسخ اول: با کمی تامل در می یابیم که ما نمی توانیم تمام کالاهای خود را از خارج خریداری کنیم چرا که هم مقرون به صرفه نیست و هم اینکه برخی از کالاهای ما کیفیتی فوق العاده بالاتر از کالاهای خارجی دارد[2] و حتی برخی از کالاهای ما را هیچ کشور قدرت تهیه و تولید آن را ندارد[3] و از این موارد بگذریم، اگر هم بخواهیم ما تمام کالاهایمان را از خارج تهیه کنیم دو راه دارد یا خودمان برویم و هر روز از خارج خرید کنیم و یا اینکه از دلال ها خرید کنیم که در مورد اول امکان عقلی ندارد مگر اینکه ما بطور کامل مقیم یکی از کشور های خارجی شویم و در مورد دوم که از دلال ها خریداری کنیم باز امکان کلاه برداری و اختلاس وجود دارد و حتی درصد اختلاس در این مورد بیشتر است.

یک نکته که بسیار مهم است و در اینجا باید بیان شود این است که اگر ما بخواهیم با خارج از کشور معامله کنیم چه تعهدی است که آنان به تعهدات خود پایبند باشند و اگر خلاف انسانیت عمل کنند ما می توانیم به کجا شکایت کنیم و آیا مقرون به صرفه است هر روز به خاطر هر موضوعی به سراغ دادگاه های بین المللی برویم برای شکایت و شاید آنها فرهنگ ما را قبول کنند و یا اینکه مطابق فرهنگ خودشان برای ما حکم صادر کنند؟ برای نمونه همین شبکه های مجازی که روزانه شاهد جرم و جنایت در آن هستیم، اگر کسی برضد ما اقدامی انجام داد، ما به کجا شکایت کنیم؟ اگر هم شکایت کنیم آیا مطابق با فرهنگ ما برای ما حکم می کنند؟

پاسخ دوم: با کمی تامل در می یابیم اصلا این طرزتفکر اشتباه است چرا که این مشکل که ما خرید کالای ایرانی نمی کنیم چون اختلاس راحت صورت می پذیرد؛ مربوط به جای دیگر است و ما باید از جای دیگر جلوی اختلاس را بگیریم.

ادامه نوشته

حمایت از کالای ایرانی یعنی ...! 2 - ضربه زدن به اقتصاد خود و خانواده! قسمت ب)

حمایت از کالای ایرانی یعنی ...! 2 - ضربه زدن به اقتصاد خود و خانواده! قسمت ب)

در قسمت الف بیان کردیم که چرا برخی از حکومت ها پیشرفت ظاهری در صنعت داشتند؟ که در قسمت قبل توضیح دادیم.

ما فرهنگ اسلامی داریم و پیشرفت را تنها در صنعت و ساخت خانه های لوکس نمی بینیم، بلکه معتقدیم باید در عدالت و فرهنگ نیز پیشرفت کنیم و الگویی برای تمام دنیا بشویم.

حال در این قسمت برای پاسخ دادن به این شبهه که باعث شده عده ای از مردم ایران کالای ایرانی نخرند و به کالای غیر وطنی روی بیاورند؛ نیاز است مقدمه ای را بیان کنیم که شامل سوالاتی می شود.

ابتدا بیایید فرض کنیم اگر همه ی مردم ایران کالای مرغوب و با کیفیت غیر ایرانی خریداری کنند، بدین گونه که ما در دنیا بگردیم و هر کشوری که در تولید یک کالا سرآمد است را پیدا کنیم و با او قرار داد ببندیم تا کالای عالی به دست شهروندان ایرانی برساند؛ این فرض سوالاتی را ایجاد می کند که شامل:

1. در عوض این کالا ها چه باید بدهیم؟

2. اگر در عوض این کالا نفت بدهیم و اگر روزی این نفت یا هر سرمایه ی دیگرمان تمام شد؛ آن وقت چه کنیم؟ البته دو نکته در مورد سرمایه ها وجود دارد: الف) سرمایه ها تنها مربوط به نسل ما نیستند ب) اینگونه نیست که نامحدود باشد و روزی به پایان می رسد.

3. اگر کشور های دیگر که دیدند ما دیگر تولیدی نداریم و بخواهند برای کسب سود بیشتر ما را تحریم کنند، آن زمان چه کنیم؟ البته خودتان بهتر می دانید، دشمن تنها برای سود نیست که ما را تحریم می کند بلکه برای بردگی ما تلاش می کند و حتی حاضر است سرمایه گذاری های کلان انجام دهد تا ما را به زانو در آورد[1].

4. بر فرض که مشکلات بالا پیش نیاید، در زمانی که سرمایه های خود را در برابر خرید کالا می فروشیم، چه کنیم؟ تنها یک مصرف کننده باشیم؟ آیا این است هدف ما از زندگی؟

ادامه نوشته

حمایت از کالای ایرانی یعنی ... ! 1 - ضربه زدن به اقتصاد خود و خانواده ! قسمت الف)

حمایت از کالای ایرانی یعنی ... ! 1 - ضربه زدن به اقتصاد خود و خانواده ! قسمت الف)

خیلی ها این شبهه در زهنشان است که؛ چرا ما باید کالای وطنی خریداری کنیم؟ چرا جنسی را بخریم که می دانیم دو روز دیگر باید به دنبال تعمیرکار بگردم تا آن را تعمیر کند؟ یا با خرید آن خرج خود را دو برابر کنم؟

این سوالات و سوالات دیگر و همچنین تبلیغات عناصر نفوذی و شبکه های وابسته غربی باعث شده خریداران به این نتیجه برسند که اگر کالای ایرانی خریداری کنم برابر است با ضربه زدن به اقتصاد خانواده ی خویش و با خرید من که جزء کوچکی از این جامعه ی بزرگ هستم ضربه ی آنچنانی به اقتصاد کشور نمی خورد.

در پاسخ به این سوال دو جواب وجود دارد که یکی را در این متن بررسی می کنیم و دیگری را در متن بعدی:

پاسخ اول: مشکلی که ما ایرانی ها داریم این است که دید مثبتی به خود نداریم و همیشه مرغ همسایه را غاز می بینیم و دست آورد های خود را به باد تمسخر و انتقاد می گیریم.

شاید برای همه اتفاق افتاده زمانی که کوچک بود، تمام تلاش بزرگ تر ها این بوده که از غرب برای ما یک آرمان شهر و مدینه ی فاضله بسازند و غرب را به سر ما بکوبند  و خدای ناکرده اگر اشتباهی می کردیم، به ما می گفتند: «بچه های خارجی رفتن کره ی ماه و بچه ی های ما هنوز دارن گل بازی می کنن » و یا می گفتند: « کشور ما هم زمان با ژاپن شروع کرد، ولی حالا ژاپن رو ببین و گشور ما رو ببین »

البته اگر کمی منصف باشیم می فهمیم این مقایسه کردن کاملا اشتباه است، به این علت که:

1. شرایط زندگی و دین و آئین این کشور ها با ما فرق دارد، برای مثال این کشور ها برپایه هایی استوارند که ما آن را ضد انسانیت می نامیم و هر کدام از این اعمالی را که این کشور ها انجام داده اند را گناه کبیره می دانیم، مانند: دزدی از ذخایر ملی کشور های دیگر و یا برده داری زنان و مردان کشور هایی که در استعمارشان بوده و اگر بگوییم کشور ژاپن که برده داری نکرد و به این جایگاه رسید نیز باید بگوییم، کشور ژاپن یک کشور کمونیستی است و ملکیت برای آنها معنا ندارد و یا مردمانش در خانه هایی بسیار کوچک زندگی می کنند که به اندازه ی یکی از اتاق خواب های ما نیست  و ....

ادامه نوشته

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 6 – راه حل تصحیح ... !

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 6 – راه حل تصحیح ... !

تا کنون مواردی که باعث می شوند عید ما خراب شود و به نوعی عیدمان ، عید امام زمان پسند نباشد را بیان کردیم، البته موارد دیگر نیز وجود دارد که باعث خرابی عید می شود ولی به اختصار به مهمترین آن اشاره کردیم که با فکر کردن و توجه به شرایطمان می فهمیم چه اعمالی باعث خرابی عید می شود.

حال درصدد بیان راه کارهایی هستیم که عیدمان را به بهترین عید تبدیل کنیم، که شامل :

راه حل اول: فکر کردن؛ بهترین نعمتی که خداوند به بندگانش داده و باید به این موارد فکر کنیم:

1. شرایط زندگی من چگونه است؟

2. نقطه ضعف های من چیست؟

3. نقطه قوت من در چیست؟

4. اهداف و آرزوهای من چیست؟

ادامه نوشته

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 5 – آبدیت بشیم باشیم!

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 5 – آبدیت بشیم باشیم!

اگر مقداری به اطراف خود دقت کنیم می بینیم همه ی مکاتب تلاش دارند تا فرهنگ بشر را ارتقاع دهند و حتی سنگ بنای رسانه ها بر همین اساس بوده که تا می توانند انسانها را به هم نزدیک کنند و افکار آنها را پالایش کند و بهترین آن افکار را به عنوان الگو گسترش دهد[1].

حال در این زمانه که همه ی ابزار ها روز به روز در حال پیشرفت است ما نیز باید پیشرفت کنیم و پیشرفت بشر تنها به پیشرفت فرهنگ اوست و اینگونه نباشد که ما نیز مانند فرهنگ غرب انسانها را به دید حیوانات دست آموز بنگریم که وظیفه ی تربیت آنها به عهده ی رئیسان جامعه است.

همانطور که می بینیم فضای زندگی ها با گذشته کلی فرق کرده، سرعت انتقال اطلاعات سریع شده و امروزه برای هر کس روزانه اطلاعات زیادی ارسال می شود و ما نیز باید مانند این ابزار تغییر کنیم البته این تغییر باید به نفع انسانیتمان باشد و این امر بسیار ساده حاصل می شود؛ بدین گونه که باید آبدیت شویم با مقداری تغییر در دیدمان که این تغییرات شامل موارد زیر می شود:

اول: خروس بی محل نباشیم، امروزه با پیشرفت علم، دسترسی به افراد بسیار ساده و سریع است و هر لحظه که بخواییم می توانیم دوستان یا خانواده ی خود را پیدا کنیم و با آنها در ارتباط باشیم، در این روزهای عید نکات زیر را توجه داشته باشیم تا افراد از رفتن ما به خانه یشان لذت ببرند:

1. قبل رفتن اطلاع دهیم: چرا که مردم معمولا گرفتار هستند و شاید بخواهند احترام بیشتری برای ما بگذارند، با سرزده رفتن ما باعث می شود، جلوی ما سرافکنده شود.

2. به گونه برویم که با رضایت قلبی ما را بپذیرند: به گونه ای نباشد که خودمان خودمان را دعوت کرده باشیم و بار گردن طرف شده باشیم.

ادامه نوشته

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 4 – لال باش و نگو ...

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 4 – لال باش و نگو ...

همانطور که قول دادیم در این متن قصد داریم قسمت دوم این جمله ی زیبای قدیمی ها که می گن: «وقتی عید نوروز میرید خونه مردم کور وارد خونه بشین و لال خارج بشین.» رو توضیح بدم.

در متن قبلی گفتیم چشم و هم چشمی باعث چه مشکلاتی میشه و ریشه ی چندین گناه کبیره است و راه درمانش تنها در این هست که«آگاهانه کور بشیم»، چیزی نبینیم که دلمون بخواد یا بخواییم تمام انرژی خودمون رو بذاریم که امکانات یا وسیله ای رو داشته باشیم که با اون فقط بر سر دیگرون فخر بفروشیم، چرا که این کار با اصل و علت آفرینش ما تنافی دارد.

قسمت دوم این جمله ی زیبا به مشکل بزرگتر از این مشکل رو بیان می کنه و اینکه به ما می گوید: «لال باش و چیزی نگو».

همانطور که در متن اول از سری بحث هایمان در مورد اینکه « چرا عیدم خراب شد »، بیان کردیم که قرن ما را قرن افسردگی نام نهاده اند و علتش این است که مردم دنیا با یکدیگر حرف نمی زنند و از احوال هم خبر نمی گیرند و حال در عید نوروز که موقعیتی پیش آمده تا مردم در کنار هم جمع شوند و از حال یکدیگر جویا شوند، چرا به این دستور درست عمل نمی کنیم نکند اعتقاد ما این شده که عمل کردن به این جمله یا مربوط به عصر ما نیست و یا اینکه گذشتگان ما خدای نکرده اشتباه بیان کرده اند.

باید دقت داشته باشیم که این جمله دقیقا اشاره به زمانه ی ما دارد و گذشتگان ما کلامشان اشتباه نیست، چرا که کلام گذشتگان ما ریشه در فرهنگ و دین ما دارد.

با دقت به این جمله در می یابیم، منظور این جمله دو چیز است:

اول: هر جمله ای را نگوییم و خدای ناکرده مجالس ما به سمت عیب گویی و یا غیبت از دیگران نرود؛ چرا که غیبت کردن عمل انسان های پست است و در آن دو گناه وجود دارد یکی تهمت و دیگری دروغ بستن به برادر مسلمان خود و به علت اینکه شخص غیبت شونده قدرت رد کردن این تهمت و دروغ را ندارد از گناهان کبیره است[1].

 

ادامه نوشته

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 3 – کور باش و نبین ... !

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 3 – کور باش و نبین ... !

قدیمی ها می گفتن عید نوروز که میرید خونه مردم «کور وارد خونه بشین و لال خارج بشین»

این جمله ی زیبا اشاره به دو مشکل ما ایرانی ها داره که در این زمانه به کمک رسانه ها بر شدتش افزوده شده یعنی این دو مشکل هر روز دارد به جدا شدن انسانها از همدیگه کمک می کند.

ابتدا قسمت اول یعنی «کور وارد خونه بشین» رو بیان می کنم و در قسمت بعد تکه ی دوم این جمله رو بیان می کنم که میشه قسمت چهارم از سری بحث هامون درمورد چرا عیدم خراب شد.

قبل از بیان و توضیح این قسمت ابتدا مقدمه ای را باید بیان کرد، که شامل سه اصل اساسی در رابطه ی خانواده ی موفق است و که شامل :

اصل اول: سازگاری: یعنی آگاهانه شریک زندگی خود را بشناس و با او زندگی کن و تلاش کن برای حل یا مداوای مشکل او؛ که این کار برای رشد خانواده از همه نظر لازم است.

اصل دوم: رضایت از موقعیت فعلی؛ به نوعی کلام ائمه معصومین را می گوید: «در عبادت به بالا دست خود بنگر و در مسائل مالی به زیر دست خود نگاه کن»، این اصل نجات دهنده ی جامعه ی کنونی ماست.

اصل سوم: ساده زیستی: یعنی مصرف بهینه از تمام امکانات محدودی که اطراف ما است و تلاس برای ارتقا دادن این امکانات نه اینکه یک مصرف کننده ی صرف باشیم.

ادامه نوشته

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 2 - چقدر بی انصافم ... ؟!

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 2 - چقدر بی انصافم ... ؟!

همیشه هفته های آخر سال غم انگیزه، شاید به خاطر این هست که همه یه خورده با خودشون دو دوتا چهارتا می کنن و گذشتشون رو مورد بررسی قرار میدن و می بینن که به اهدافشون نرسیدن و یک سال پیرترم شدن، این ناراحتی ها علل مختلفی داره مثل:

عدم برنامه ریزی درست برای زندگی و پیش آمد های ناگهانی که ممکن است ما را از برنامه هایمان عقب بیندازد.

مقایسه ی درست انجام ندادن بین خود و سرعت پیشرفت جامعه ی اطراف خود و اینکه همیشه باید به خود بگوییم: «دنیا برای من از حرکت نمی ایستد.»

از همه مهم تر محاسبه نکردن در زندگی است؛ چرا که ما اصولا معنای محاسبه گری را نمی دانیم و عده ای از ما انقدر در محاسبات به خود سخت می گیریم که در پایان کار اگر به هدف برسیم دیگر قدرت و جرات انجام کار جدید را نداریم و یا اگر به هدف نرسیم باعث دل سردی و حتی افسردگی در ما می شود و عده ای از ما انقدر بی خیال هستیم که محاسبه را انجام نمی دهیم و برای همین همیشه در خسران هستیم و افسوس داشته های دیگران را می خوریم.

راه حل اینکه ما بتوانیم به اهدافمان برسیم و پیشرفت برایمان حاصل شود تنها در یک چیز است و آن ، انصاف داشتن است، چرا و چگونه ؟

فردی که انصاف دارد از تمام امکانات خود به بهترین شکل استفاده می کند و اگر به گذشتگان خود نگاه کنیم اکثیرت مردم کم توقع بوده اند ولی ما امروزه در کشورمان می بینیم مانند غربی ها اکثریت مردم مصرف گرا شده اند و رسانه، تولیدکنندگان و همه و همه دست به دست هم داده ایم تا آنجا که می شود هرچه سریعتر این امکانات محدود را تمام کنیم حتی شده از طریق اسراف کردن.

ادامه نوشته

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 1 – به نام اجتماعی شدن و به توهش کشیده شدن ...

چرا عیدم خراب شد ... ؟! 1 – به نام اجتماعی شدن و به توهش کشیده شدن ...

از قدیم گفتن: «اگه کسی همسایتون رو زد، بدونید فردا میاد سراغ خودتون»

این ضرب مثل برای امروز ما خیلی قابل لمس هست، چرا که هم در سیاست بارها و بارها این مطلب اتفاق افتاده و هم درر ابطه های اجتماعیمون این مطلب رو حس کردیم.

یه خورده فکر کنیم و به تجربیات خود و دیگران مراجعه کنیم می بینیم عید نوروز زمان بسیار خوبی هست برای جبران کاستی ها؛ کاستی هایی که هر روز از طریق رسانه های مختلف و مشاورین خانواده و روحانیون به ما هشدارش رو میدن، که اصلی ترین کاستی و بزرگترین مشکل در زمانه ی ما کم حرف زدن خانواده ها با همدیگه هست.

این مشکل باعث شده این قرن را قرن افسردگی بنامند، به علت اینکه همه تلاش می کنند برای خودشان باشند، انسانیت بطور کامل مرده و کسی وقت شندین و درد و دل کردن را ندارد؛ اگر می بینیم شبکه های اجتماعی در زمانه ی ما انقدر رشد کرده اند و جایگزین همه ی رسم و رسومات شده، علتش این است که هیچ کدام از افراد جامعه تلاش نمی کند که به حالت سنتی بازگردیم و صاحبان رسانه با تبلیغات بسیار تلاش می کنند اینگونه جلوه بدهند که هر کس از این سیستم دور باشد عقب افتاده است، کلام من در اینجا نقد رسانه نیست بلکه شناسایی یکی از مشکلات موجود در جامعه هست و ارائه ی راه حل برای آن است.

راه حل این تنهایی و جدایی از اجتماع به نام اجتماعی شدن  این است که چند قدم را رعایت کنیم:

ادامه نوشته

جاسوس بازی 9 – اثرات جاسوس بازی چیست؟

– اثرات جاسوس بازی چیست؟

تا کنون توضیحاتی در رابطه با جاسوس ها گفته شد که همه ی این موارد مربوط به کشور عزیزمان ایران می باشد مخصوصا مواردی را گفتیم که همین چند روزه ی اخیر برای مردم مشکلاتی را ایجاد کردند، مانند گروه های منحرف منافقین که افرادی مزدور را اجیر کردند تا پرچم مقدس ایران را به آتش بکشند و یا صوفیان داعشی مسلکی که به ظاهر عاشق مولا هستند و شیعیان ایشان را با خودرو زیر می گیرند و همچنین خطرناک ترین این گروه که گروه شیعه انگلیسی هستند و بنابر فرمایش آقا امام رضا خطرشان از دجال بیشتر است؛ را بیان کردیم و هم اکنون اثرات این اعمال در تاریخ ایران و اسلام را بیان می کنیم.

همیشه اینگونه بوده که اشیاء گران قیمت و باارزش دشمن داشته اند و هرچه این شیء باارزش تر باشد دشمن بیشتری دارد و بیشتر تلاش می کنند که یا آن شیء را بدست بیاورند و یا اینکه آن را نابود سازند چرا که قانون تجارت شیطانی بر این اساس است؛ در این میان کشور ایران هم از لحاظ منابع طبیعی دارای ذخایر سرشاری است و هم از لحاظ موقعیت مکانی که شاهراه می باشد و قدمتی چند هزار ساله دارد و از همه مهمتر از نظر دین، کامل ترین دین را دارد، پس دشمن چشم طمع بیشتری به این کشور دارد و با ترفند های بیشتری می خواهد این کشور را به استعمار خویش درآورد و اینگونه است که همیشه در هر اتفاقی ایرن پایه ثابت آن اتفاق است؛ حال اثرات این دشمنی و اینکه تجهیز نیروهایی به اسم جاسوس برای این کشور چه بوده؟

اثرات این جاسوس بازی شامل:

1. کشته و شهید شدن و هدر رفت نیروهای این کشور بوده، چه در زمان قدیم به خاطر سلاطین بی کفایت که کشتار میلیونی به راه می انداختند[1] و چه هم اکنون به صورت موردی جوانان را شهید می کنند[2].

2. مشغول درگیری های داخلی شدن و غفلت از دشمن: جنگ داخلی همیشه خطرناک ترین نوع جنگ است و انسان زیرک یا نمی جنگد و اگر هم جنگید خارج از خانه ی خویش می جنگد[3].

3. عقب ماندگی: عدم پیشرفت از همه لحاظ که فرد را مجبور می کند همیشه زیر دست باشد و به کم راضی باشد مانند زمان قاجار که نفت ایران را به مفت می بردند و شاه ایران می گفت این مایع بد بو چیست که انقدر فرنگی ها او را دوست دارند؟ و قرارداد ننگین دارسی را امضاء کرد تا آیه الله سید جیکاک هایی به وجود بیاید[4].

4. عدم گسترش دین: از قدیم گفته اند «شکم گشنه دین ایمون نداره» مردمانی که همیشه سرخورده بودند و همیشه در جنگ بوده اند و دچار فتنه های مختلف داخلی و خارجی بوده اند دیگر وقت گسترش دین را ندارند و حتی توان حفظ دین خود را ندارند و دچار خرافات می شوند و راحت هر چیزی را داخل در دینشان می کنند و می پذیرند. مانند زمان رضا خانی که حرف های روشنفکری گسترش یافت و راه پیشرفت در رهایی دین بود، بدون اینکه این ملت توجه کنند عواقب این حرف و عملشان چیست[5].

ادامه نوشته

جاسوس بازی 8 - جاسوس بازی از منظر امام رضا(علیه السلام):

- جاسوس بازی از منظر امام رضا(علیه السلام):

بعد از شناخت جاسوس از جنبه های مختلف که همه ی مطالب برای بصیرت بیشتر بود، این حدیث آقا امام راضا(علیه السلام) را بهتر متوجه می شویم:

فِي صِفَاتِ الشِّيعَةِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ (عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ) عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْخَزَّازِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ إِنَّ مِمَّنْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ- مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ- فَقُلْتُ بِمَا ذَا قَالَ بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِيَائِنَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ يُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِقٍ[1].

امام در این حدیث آخر الزمان را از دید دیگری بررسی می کنند که مشکل شیعیان تنها دشمنان خارجی نیست بلکه مشکل کسانی هستند که ادعای مودت اهل بیت را دارند، است و فتنه ی این گروه از دجال خطر ناک تر است.

راوی علت این خطرناکی را جویا می شود، که امام ابتدا عمل این گروه را بررسی می فرمایند و بعد از آن نتیجه ی این عمل می فرمایند و در آخر وضعیت اهل بیت را بیان می کنند که اگر اهل بیت در بین مردم این گونه شوند چه می شود را بیان می دارند.

حال بند های این حدیث را توضیح می دهیم:

بند اول: عمل این گروه به ظاهر محب این است که دشمن را دوست و دوست را دشمن می دارند،مانند گروه شیعه ی انگلیسی که ملکه ی انگلیس را از سادات می دانند و آقا بهجت را دشمن و منافق می دانند و با الفاظی که لایق خودشان است به او ناسزا می گویند.

بند دوم: نتیجه ی این برعکس کاری ها این می شود که حق و باطل با هم آمیخته می شود و قدرت تشخیص و تفکیک از بین می رود.

ادامه نوشته

جاسوس بازی 7 – همفکران و حامیان جاسوسان چه کسانی هستند؟

– همفکران و حامیان جاسوسان چه کسانی هستند؟

هر عملی نیازمند حامی و همفکر دارد و هرچه کار سخت تر باشد این حامیان باید قوی تر باشند و از لحاظ اطلاعاتی نیروهای زبده تری داشته باشند.

در کل حامیان جاسوسان تنها یک گروه هستند که می خواهند نور خدا را در دل مردم خاموش کنند و حیوانیت را رواج دهند و اقداماتی انجام می دهند[1]، مانند:

حمایت مالی: اولین قدم برای برپایی هر کاری بحث مالی آن کار است که هسته ی اصلی سازمان های جاسوسی است. مانند گروه منافقین و گروه های دیگر که تنها خون خواری می کردند.

حمایت رسانه ای: برای بقا و در پوش گذاشتن بر اقدامات غیر اسانی لازم است و حتی این اقدامات را رنگ و بوی انسانی می دهند و برایش فلسفه ای تعریف می کنند.مانند گروه شیعه انگلیسی که تا کنون ده ها شبکه ی ماهواره ای در اختیارشان است.

حمایت عاطفی: بیشتر در مورد رژیم کودک کش اسرائیل صادق است و او را از ظالمی به مظلوم تبدیل می کنند.

حمایت تسلیحاتی: که مربوط به گروه های وحشی مانند داعش و طالبان و صوفیان داعشی مسلک است.

حمایت فکری: این گروه سالیان دراز است که با حق می جنگند، برای همین دارای اطلاعات و تجربیات زیادی هستند. مانند قوم بنی اسرائیل که از زمان پیامبران برای نابودی نسل بشر کار می کنند و اتاق فکر های قوی با افراد کار کشته دارند.

ادامه نوشته

جاسوس بازی 6 – ارزش و جایگاه جاسوس در نظام های مختلف؟

– ارزش و جایگاه جاسوس در نظام های مختلف؟

بعد از بیان علل پیدایش جاسوس ها و ثمرات آنها باید بررسی کنیم و ببینیم در هر زمان و مکانی ارزش جاسوس چیست؟ حتی بررسی کنیم در هر مکتبی با چه دیدی به جاسوس ها نگاه می کنند؟

اگر بخواهیم به صورت خلاصه بگوئیم در دنیای ما همیشه بین حق و باطل تضاد بوده، پس دنیا را از حیث زمانی و مکانی و حتی مکتبی به دودسته ی حق و باطل تقسیم می کنیم و هر کدام از این دو دسته تلاش دارند افراد بیشتری را به خود جلب کنند و حکومت خویش را در جهان مستقر سازند و لازمه ی این عمل نیازمند فاکتور هایی مانند نیروی نظامی، مهندسین،پزشکان،روحانیون و جاسوس هایی که با تمام قدرت برای هرکدام از این دولت ها خالصانه کار کنند.

قبل از بیان ویژگی های این دو دولت و دیدشان نصبت به جاسوس ها مقدمه ای کوتاه را باید بیان کنیم و آن اینکه طبق نظر شیعه تمام ادیان و پیامبران الهی و انسان ها در هر عصری محترم هستند و حتی لازمه ی دین داری شیعیان اعتقاد به این امر است ولی در رابطه با عمل به دستورات و استفاده از کتب این ادیان نظر خلاف دارد؛ بدین گونه که تمام ادیان الهی را تحریف شده می داند و تنها قرآن است که تحریف نشده و از مجاری اهل بیت(علیهم السلام)باید تفسیر شود و الا تفسیر به رای می شود.

بنابر این مقدمه دنیای کنونی ما به دو دسته ی حق گراین که همان گروه مقاومت و ظالمان که همان اربابان زر،زور و تزویر هستند تقسیم می شود.

ادامه نوشته

جاسوس بازی 5 - ثمرات جاسوس ها برای اربابانشان چیست؟

- ثمرات جاسوس ها برای اربابانشان چیست؟

در طول تاریخ افراد جاسوس وجود داشتند، چرا که حکومت ها وجود داشتند و هر حاکمی برای بقای حکومتش نیازمند این افراد بوده و علت این نیاز شامل:

دریافت اطلاعات دقیق از امکانات دشمن بوده تا در وقت فراغت بتوانند خود را تجهیز کنند و راه مقابله را پیدا کنند و خود را به توانایی های دشمن برسانند و این مورد تنها شامل همجمه های نظامی نمی شود. مثل مشغول کردن مردم دنیا به سرگرمی های مختلف برای مقابله با رشد تفکر انقلاب شیعی

مورد دیگر اینکه نیازمند افرادی بودند با ویژگی های خاص مثل: هم زبان بودن با جامعه ی هدف و وفادار بودن به اربابان شیطان صفت و ساده لوح بودن و خشک مذهب بودن و ... برای اینکه در دل دشمن نفوذ کرده و خراب کاری کنند و دشمن را مشغول دفع دشمن داخلی کنند مانند عصرکنونی ما که آمریکا و هم پیمانانش با ایجاد گروهک هایی قصد دارند محو مقاومت را به زانو درآورند و اثراتش این است که برای خود حاشیه ی امن ایجاد کنند و جلوگیری کنند از نفود انقلاب اسلامی و از همه مهمتر مردم را نسبت به مقاومت و حتی دین دل سرد کنند مانند همان کاری که در اروپا در واقعه ی کشتار «سن‌بارتلمی» انجام گرفت و مردم به این نتیجه رسیدند که به طور کامل دین را کنار بگذارند چرا که عامل خونریزی و عقب ماندگی خویش را جنگ های بی حاصل قومی و قبیله ای می دیدند.

ادامه نوشته

جاسوس بازی 4 – ویژگی جاسوس های انسان نما چیست؟

– ویژگی جاسوس های انسان نما چیست؟

پس از بیان روحیه ی این گروه که همگی انسانهایی فقیر هستند، باید بررسی شود که عملکرد و ویژگی این گروه چیست؟ به صورت خلاصه می توان گفت دو ویژگی در این گروه وجود دارد:

ویژگی اول: که ظاهری است و ما فردی را می بینیم که علی الظاهر پر تلاش و روشن فکر و بسیار پایبند به اصول اساسی نظام است و این افراد اگر در بحث دین باشد بسیار متعبد هستند و اگر در بحث سیاسی باشد مفسرین و ایده پرداز بسیار قوی و اگر تاریخ شناس هستند تحلیل گر تاریخ هستند و بسیار هنرمندانه این موضوعات را به نفع دشمن رقم می زنند، به گونه ای که دشمن به آنها بلندگو می دهد تا نظراتشان در جامعه پخش شود، مانند طیف شیرازی که ملکه ی انگلیس را سید می دانند و عارف بالله آقا بهجت را خائن معرفی می کنند و ... .

ویژگی دوم: این ویژگی باطنی است و افراد زیرک و عالم می توانند بفهمند، آنان که علم و عملشان همگی در راستای حق و حقیقت می باشد، قدرت تشخیص دارند و جامعه ی اسلامی باید گوش به سخنان این عالمان ربانی بدهد و بنابر روایات متعدد، این گروه ناجیان مومنان هستند در آخر الزمان ....

در کل این گروه را با این ویژگی ها می توان معرفی کرد که: نفوذی هستند و مانند انگل می خواهند مجموعه ای را خراب کنند[1]، انسانهایی دو چهره هستند و قدرت عرض اندام به تنهایی را ندارند، سروری و آقایی نمی خواهند بلکه همیشه خود را پله می کنند برای دیگران، مومنین را با زبان تحقیر و تمسخر می کنند، با اربابان شیطانی خویش راحت هستند[2].

ادامه نوشته

جاسوس بازی 3 - چرا برخی از افراد جاسوس می شوند؟

- چرا برخی از افراد جاسوس می شوند؟

به زبان ساده تر اگر بخواهم بگوییم چگونه می شود، یک انسان به مملکت و یا منطقه ی زندگی خود خیانت می کند و اطلاعات هرچند بی ارزش را به اجنبی می دهد و به عبارتی حاضر به همکاری با دشمن قسم خورده اش می شود؛ که ضرر این همکاری برای خود او حتمی است چه خواسته برای اطرافیان و یا آیندگان؟ به نمونه ی قابل لمس و نزدیک به عصر مان باید توجه کنیم، خوش خدمتی رضا شاه به اجنبی ها که حتی اجازه ی دفن او را در کشور خودش را نداشت و یا پسر او که بعد از این همه خدمت وقتی از ایران فرار کرد، اربابانش به او اجازه ندادند به آمریکا برود بلکه او را به یک بیمارستان که متعلق به افراد روانی بود بردند و چه خوب کشور های غربی نوکران خویش را می شناسند و در عمل به ما می گویند هر کس برای اجنبی کار کند دیوانه ای بیش نیست.

حال اگر بخواهیم به صورت ساده و خلاصه علت عمل زشت این گروه را بیان کنیم به دو علت مهم که جامع ترین علل است اشاره می توانیم داشته باشیم:

علت اول: عامل مادی که شامل:

فقر فرهنگی: فرد در خانواده ای بی فرهنگ و سست بنیان پرورش یافته و نمی فهمد ارزش و زد ارزش چیست و این فرد ممکن است ظاهرا در یک خانواده ی پولدار زندگی کند، ولی خانواده دغدغه ی فرهنگی نداشته و فقر فرهنگی داشته، مانند خانواده ی آخوند های انگلیسی

 فقر مالی: فرد در خانواده ی فقیر از لحاظ مالی بوده و مشکل چند برابر می شود مانند رضا شاه که اولین پادشاهی بود که کشور را ملک خود نمی دانست بلکه آن قسمتی را اموال خود می دید که به نام او بود

فقر جسمی: فرد برای جبران عیب و نقصی در جسمش دست به بعضی از اعمال می زند که خود را بزرگ جلوه دهد و جبران کننده ی نقصش باشد. مانند گروه های جدایی طلب که در برخی از روئسایشان وجود دارند و می خواهند با جدایی خود را بزرگ جلوه دهند.

ادامه نوشته

جاسوس بازی2 -انواع جاسوس:

- انواع جاسوس:

همانطور که در مطلب اول خدمت دوستان در رابطه با نشانه های جاسوس حرف زدیم در این جا لازم است در رابطه با انواع جاسوس که قابل فهم و ملموس باشد نکاتی بیان کنیم؛ باید گفت افرادی که برای اجنبی جاسوسی و یا خدمت می کنند به دو دسته تقسیم می شوند:

دسته اول: دسته ای هستند که بدون علم دارند در پازل دشمن خدمت می کنند که خود به چند گروه تقسیم می شوند:

گروهی نا خواسته وارد شده اند که ثمره ی آنها سوءاستفاده قرار گرفتن است و از اول مهره ی سوخته هستند و برای هیچ گروهی ارزشی ندارند مانند سوءاستفاده از یک عابر یا پیک و ....

گروه دیگر که نسبتا با علم وارد این منجلاب می شوند نیز عملا مهره ی سوخته هستند چرا که دشمن شناس نیستند و قضیه را جدی نگرفته اند که دشمن از کوچک ترین نقطه ضعف ها استفاده می کند و به کم راضی است  برای همین می گویند ما اطلاعات بی ارزش و حتی روزمره ای را برای دشمن فرستادیم ولی نمی دانند همینکه مهره ی دشمن بشوی خود جرم بزرگی است مانند برخی از کاربران اینترنت که برخی از مطالب را برای دشمن می فرستند و یا به درخواست دشمن برای دیگران می فرستند.

گروه سوم و گروه آخر گروهی هستند که می گویند کار ما به نفع مردم است و حتی به کارشان تقدس و آب و رنگ دینی نیز می دهند و بسیار محکم به گمان خودشان در مسیر حق حرکت می کنند ولی در باطن در مسیر دشمان نظام حرکت می کنند، در انقلاب ما نمونه های آن بسیار هستند مانند: مجاهدین خلق و یا صوفیان داعشی مسلک و یا شیعیان انگلیسی که حتی نشان افتخار از دشمنان این مردم گرفته اند ولی باز نمی فهمند و برای اربابانشان خوش خدمتی می کنند و به این نظام ضربه می زنند و جوانان بسیاری را به خاطر شهوات خویش و نفهمی هایشان به شهادت رسانده اند.

ادامه نوشته

جاسوس بازی1 -آیا جاسوس ها نشانه ای دارند؟

-آیا جاسوس ها نشانه ای دارند؟

واسه بعضی ها اینطوری هست که میشه جاسوس ها رو از ظاهرشون تشخیص داد، در تصورات این افراد جاسوس ها چهره ای لاغر و کشیده که آرامش و مرموز بودن در آن موج می زند و این نشانه ها هرچه در یک فرد استخوانی و کشیده باشد و مقداری سوءظن به آن آمیخته شود، یقینا آن فرد جاسوس است.

همانطور که می بینیم، این دید بسیار ساده لوحانه و کارتونی است، هرچند این ویژگی ها اگر در یک فرد باشد می توان گفت که این فرد شاید جاسوس باشد و یا ضمینه ها و روحیات این کار را دارد، ولی در کنار این نظر، نظر دقیق تری هم وجود دارد و آن اینکه جاسوس ها را نمی توان طبق یک قاعده ی کلی و ظاهری در آورد که فرد به سادگی بتواند او را تشخیص دهد، چرا که جاسوس ها برای راه یابی به یک سیستم ابتدا خود را هم عقده ی اصول و قوائد آن سیستم می کنند و حتی ممکن است بسیار قوی تر و با شور و حرارت تر از افراد آن سیستم پی گیر اهداف و مطالبات آن سیستم باشد و مانند موریانه به سیستم ورود می کنند و از درون باعث فساد یا انحراف و حتی نابودی آن سیستم می شوند.

در دنیای امروزی ما ممکن است جاسوس ها به صورت فردی باشند و یا گروهی و یا اینکه ممکن است فرد بداند که دارد نقش جاسوس را بازی می کند و ی

ادامه نوشته

چرا گریه نمی کنم ... ؟!

گریه

چرا گریه نمی کنم ... ؟!

ساعت 9 صبح شده، هرچی می خوام برم بیرون از خونه نمی تونم، نمی دونم چیکار کنم؟ آخه امروز چند جا سخنرانی دارم، صبح که از خواب بیدار شدم یه جوری بودم، نمیدونم باید دلتنگ باشم و گریه کنم یا خوشحال باشم و بخندم؛ برا اینکه حالم بهتر بشه ظرف ها رو شستم و غذای ظهر رو آماده کردم، حتی گرد گیری هم کردم ولی نمیدونم چرا امروز انقدر زمان دیر می گذره ... ؟!

یه دفعه به خودم نهیب زدم و گفتم: بابا تو دیگه پنجاه سالت شده، تمام عمر منتظر چنین روزی بودی، آرزوت این بود که مردم ببیننت تا بتونی اونچه که دوست داری رو بگی، آرزوهات رو بگی؛ یه نفس عمیق کشیدم و به خودم گفتم: آروم باش ... !

نشستم و خودم رو بررسی کردم، چرا انقدر حالم بده؟ چرا گریه نمیکنم؟ الان یه هفته شده، ناسلامتی من مادر هستم، ...

ادامه نوشته

نامادری:

ام البنین مادر ادب

نامادری:

هر واژه ای بار معنایی دارد که این معنا به محض شنیده شدن به ذهن افراد متبادر می شود؛ برای مثال وقتی می گوییم «آب» این معنا به ذهن متبادر می شود که آب مایعی است قابل شرب و این معنا، معنای مشترک و عام یا اصلی آب است ولی برای هرکس ممکن است معنای خاصی نیز داشته باشد که این قسمت با علم واژه شناسی و علوم مرتبت به ادبیات هر ملل و قومی تفاوت دارد و بسته به شرایط و ذهنیت فرد حاصل می شود.

هر کس بسته به نگرش خویش از دنیای اطراف و اتفاقاتی که در طول عمرش رخ می دهد، برخی از واژه هایی که می شنود برایش زنده کننده ی معنای خاصی است؛ مثلا افراد رزمی کار با شنیدن واژه ی مشکی سریع به ذهنشان کمربند مشکی که بالاترین نماد در ورزش های رزمی است، متبادر می شود و یا برای پژوهشگران و دانشجویان لباس فارغ التحصیلیشان و یا برای زنان مسلمان چادرمشکی و ... و برای هرکس هر واژه ای به صورت جداگانه معنای خاص می دهد.

اما کلمه ای که می خواهیم آن را بررسی کنیم واژه ی نامادری است که برای برخی نماد ظلم است به کودکان زن اول که مظلوم واقع شده اند، ولی همیشه این گونه نیست چرا که در تاریخ اسلام نمونه ای داریم که نامادری نماد مهر محبت و ایثار شده و حتی پسران خود را فدای فرزندان زن اول همسر خویش کرده و با این عمل خود را به نزدیکی و همجواری بالاترین زنان اسلام رسانده.

بعد از شهادت بانوی دوعالم و یتیم شدن فرزندانش زنی وارد خانه ی امیرالمومنین شده ...

ادامه نوشته

شبهات فاطمیه 27 - بازتاب شبانه خاک شدن حضرت زهرا در جامعه چه بود و واکنش مردم چه بود؟

شهادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها - درب نیم سوخته

- بازتاب شبانه خاک شدن حضرت زهرا در جامعه چه بود و واکنش مردم چه بود؟

این شبهه آخرین شبهه از زندگی کوتاه مدت حضرت زهرا بعد از رحلت آقا رسول الله می باشد که برای محققین و شبهه پراکنان ایجاد شده یا خواهد شد و این بدین معنا نیست که سوالات در رابطه با حضرت تمام شده بلکه راه و اینکه شناخت ایشان بعد از شهادتشان تا قیام آقا صاحب الزمان ادامه خواهد داشت و هم اکنون به آخرین شبهه پاسخ خواهیم داد:

1. مردم برای خاک سپاری به درب خانه ی امام آمدند که ناگهان متوجه شدند که کار تمام شده و این موضوع باعث شد که مردم دچار عذاب وجدان شوند و خود را ملامت کنند و اثزاتش در ادوار بعدی حکومت این غاصبین بماند.

2. سران سقیفه، شبانه دفن شدن حضرت را ضربه ای سخت به مشروعیت خود می دیدند به امام اعتراض کردند و تصمیم گرفتند چهل قبر را حفر ...

ادامه نوشته

شبهات فاطمیه 26 - امیرالمومنین چگونه توانست به وصیت حضرت زهرا عمل کند؟

شهادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها - درب نیم سوخته

- امیرالمومنین چگونه توانست به وصیت حضرت زهرا عمل کند؟

برای اینکه خائنین به پیامبر نتوانند از جنازه ی بی بی دوعالم آبرویی برای خود بخرند و خون حضرت هدر نرفته باشد و این موضوع ننگین برای همیشه در ذهن مسلمین باقی بماند که این گروه منافق کارهای بی شرمانه ای انجام دادند؛ لازم بود مولا مراحلی را انجام دهد که وصیت سرور زنان دوعالم به خوبی اجراء شود:

مرحله اول: با افشای خبر شهادت حضرت سیل جمعیت که در پیشاپیش آنها نخبگان بودند به سمت خانه ی حضرت سرآزیر شدند که اباذر به دستور امام به مردم گفت که کار نماز و دفن فاطمه به تاخیر افتاده و با این خبر مردم متفرق شدند و موقعیت برای غسل و دفن حضرت در شب آماده شد.

مرحله دوم: امام چند تن از زنان که محرم اسرار بودند، همچون ام سلمه، اسماءبنت عمیس، فضّه و ام أیمن را خواست که پیکر مطهر بی بی را غسل دهند و کفن کنند.

مرحله سوم: برای خاک سپاری امام چند تن از خواص حضرت زهرا را خبر کردند مثل: سلمان فارسی، عمار یاسر، ابوحذیفه، مقداد و عقیل، همه ی این بزرگواران چه زن و چه مرد تنها یاران و کسانی بودند که مولای متقیان می توانست به آنها اعتماد کند و امین خود بداند .

مرحله چهارم: برای اینکه قبر مشخص نباشد آثار قبر ...

ادامه نوشته

شبهات فاطمیه 25 - چرا حضرت زهرا بعد آن برخورد با خلفاء، زنان انصار را به حضور پذیرفت؟

شهادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها - درب نیم سوخته

- چرا حضرت زهرا بعد آن برخورد با خلفاء، زنان انصار را به حضور پذیرفت؟

حضرت زهرا(سلام الله علیها) می دانستند زمان زیادی ندارند و بعد از آن مولا تنها می شود، برای اینکه مشکلات ایشان را نسبتا کم کند با هر گروهی برخورد و سخن خاصی داشتند، برای نمونه زنان انصار که علت به حضور پذیرفتنشان را در ادامه بیان می کنم:

1. حضرت با وجود اینکه در بستر بیماری بودند ولی از آخرین موقعیت ها برای روشن گری و بصیرت دهی و اینکه پیام معنوی و سیاسی خود را به گوش مردانشان و آیندگان برساند نیز استفاده کردند هر چند که زنها در این ظلمی که به خاندان وحی شده بود دخالتی نداشتند ولی انسان و مسلمان که هستند پس مسئولند در برابر این ظلمی که به تمام مسلمین در تمام اعصار شده.

2. ایشان با این عمل می خواستند بفهمانند که مشکل تنها گروه غاصب است و مشکلی با مردم ندارند و یا اتمام حجتی کرده باشند و بگویند در هر جایگاه و مقام اجتماعی هستید می توانید به اندازه ی خود برای پیش برد حق اقدام کنید؛ نه اینکه دنبال رفع مسئولیت باشیم و یا دنبال ...

ادامه نوشته

شبهات فاطمیه 24 - راز وصیت نامه ی الهی سیاسی بی بی دوعالم چه بود؟

شهادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها - درب نیم سوخته

- راز وصیت نامه ی الهی سیاسی بی بی دوعالم چه بود؟

1. بعد از این همه بی آبرویی و عدم استدلال داشتن سران سقیفه بهترین وقت برای تطهیر خود و کسب جایگاه شرعی در بین مردم نماز بر جنازه ی دختر رسول خدا بود؛ چراکه ایشان دیگر در بین مردم نبودند که از حق خود دفاع کند و غاصبین خلافت را رسوا کند و این امر با وصیت حضرت محقق نشد.

2. تنها راه برای بیان مظلومیت حضرت(چه زمان خودشان و چه آینده) ممنوعیت سران سقیفه از نماز خواندن بر جنازه اش بود.

3. با این اقدام و وصیت سوال بزرگی برای اهل حق پیش می آید، که قبر تنها دختر رسول خدا کجاست؟ و عدم پاسخ به این سوال، ایجاد انگیزه ای است برای محققین و رسوایی برای ...

ادامه نوشته

شبهات فاطمیه 23 - چرا حضرت زهرا غاصبان را به حضور نمی پذیرفت و بعد هم که پذیرفت چرا عذر شان را نپذیر

شهادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها - درب نیم سوخته

- چرا حضرت زهرا غاصبان را به حضور نمی پذیرفت و بعد هم که پذیرفت چرا عذر شان را نپذیرفت؟

بعد از اینکه بی بی دوعالم را زمین گیر کردند و همه ی پل های پشت سر خویش را خراب کردند و بین جامعه ی اسلامی منفور شدند ؛ خواستند عوام فریبی کنند و همان ترفند های قبلی خود را انجام دهند که ما اقوام بودیم و یک سری اقداماتی بینمان اتفاق افتاده و یا نشان دهند که هیچ چیزی نشده و بعد از آن اقدام زشت آمدیم و از ایشان حلالیت طلبیدیم و به نوعی افکار عمومی را از بحث خلافت دور کنند و موضوع را در حد زخمی شدن پهلوی دختر رسول خدا پایین بیاورند[1]؛ غافل از اینکه تقسیم بندی کار  بین حضرت و همسر گرامیشان جواب داد و آنها را مجبور کرد که عذر خواهی کنند و از این به بعد نیاز نباشد که حضرت زهرا برای احقاق حقش به مسجد برود بلکه آنها در کوچه ها راه بیفتند و بگویند ما به ایشان ظلم کردیم آمده ایم و می خواهیم عذر خواهی کنیم ولی حضرت اجازه ی خضور ندادند تا اینکه متوسل به امیرالمومنین شدند تا با سرافکندی و آبرو ریزی بیشتری به حضور حضرت برسند و حضرت در آنجا هم شروع به بیان مطالبی کردند که اینان را بیش از پیش رسوا کرد و اینک این سوال را بهتر متوجه می شویم:

1. نیت غاصبان صادقانه نبود و برای عذاب وجدان نبود بلکه می خواستند آبروی از دست رفته ی خود را به دست بیاورند و به مردم نشان دهند که این اختلافات در حد یک اختلاف خانوادگی بوده که با یک غذر خواهی پایان پذیرفت.

2. رضایت حضرت زهرا به منزله ی گذشتن ایشان از غصب فدک و غصب خلافت و همچنین مشروعیت دادن به تمام کار های آنها بود و حضرت کسی نبود که بخواهد در مقابل این کار ها ...

ادامه نوشته

شبهات فاطمیه 22 - چرا با وجود مستندات معتبر در تهاجم خلفا به خانه ی وحی برخی از علما این رفتار را تو

شهادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها - درب نیم سوخته

- چرا با وجود مستندات معتبر در تهاجم خلفا به خانه ی وحی برخی از علما این رفتار را توجیه می کنند؟

1. تعصب دینی که در بین برخی از علمای دینیشان است مانع می شود از اینکه حق را بگویند و مانع می شود اعتراف کنند که دین پدرانشان اشتباه بوده.

2. باوجود آگاهی نمی خواهند بپذیرند چرا که موقعیتشان اجتماعیشان به خطر می افتد.

3. نه تنها موقعیت اجتماعی بلکه ممکن است از طرف گروه های تند رو کشته شوند.

4. بر این عقیده هستند که صحابه هر کاری کنند باز عدالت دارند(با استناد به آیه ی 100 سوره ی توبه ) ولی نمی خواهند قبول کنند که این آیات برای صحابه ای است که در ایمانشان ثابت قدم هستند و آیات دیگری داریم که برخی از صحابه را منافق(منافقون آیه ی 1)وفاسق(حجرات آیه ی 6)و مرتد(آل عمران آیه ی 154) ...

ادامه نوشته

- چرا صوفیان گناباد قیام کردند؟

اغتشاشات دراویش گنابادی در خیابان پاسداران تهران

- چرا صوفیان گناباد قیام کردند؟

هر قیام علتی دارد و اگر بخواهیم به صورت ساده علل یک قیام را بررسی کنیم از دو وجه خارج نیست:

1. گروه الف مورد ظلم گروه ب قرار گرفته اند و میخواهد خود را نجات دهد پس دنبال قدرت است.

2. گروه الف آزادی و قدرت کمی دارد می خواهد بیشتر از این آزادی و قدرت داشته باشد پس شروع می کند به کار شکنی.

حال حرکات اخیر فرقه ی صوفی گناباد نیز شامل یکی از این دو مورد می شود که می خواهند قدرت بیشتر داشته باشند و یا آزادی بیشتری داشته باشند تا به راحتی اعمال عبادی خویش را انجام دهند؛ ولی چرا حکومت به آنها توجه نمی کند و سران این گروه را زندانی می کند، مگر اینها انسان نیستند و حق حیات ندارند؟

جواب این سوال و اینکه چرا قیام کردند، بر می گردد به شناخت ما نسبت به این گروه که آئین و دستور این فرقه به پیروانش چیست، آیا قدرت طلبی و کسب مقامات بالا در آئینشان وجود دارد یا نه ؟

تا آنجا که در تاریخ وجود دارد فرقه صوفیه بر این باور بود...

ادامه نوشته